اتوماسیون صنعتی با آزمون سختی از تکرار فناوری روبرو است. سرعت فعلی پیشرفت فناوری در بخش صنعت بیسابقه است و سختافزار و نرمافزار سیستمهای اتوماسیون را تحت فشار قرار میدهد تا منسوخ شوند. کنترلکنندههای منطقی قابل برنامهریزی (PLC) به عنوان واحد کنترل اصلی ماشینآلات و فرآیندهای تولید، با مشکل منسوخ شدن بسیار حادی روبرو هستند. کنار گذاشتن PLC های قدیمی نه تنها فشار مالی قابل توجهی ایجاد میکند، بلکه منجر به اختلالات عملیاتی و مشکلات تصمیمگیری استراتژیک نیز میشود و آن را به مسئلهای پیچیده تبدیل میکند که تولیدکنندگان باید به طور جامع به آن بپردازند. درک کامل از بازیگران درگیر، ماهیت آنها، زمان وقوع آنها، سطوح تأثیر و علل اساسی برای حفظ رقابت در بازار و عملیات پایدار بسیار مهم است.
چرخه عمر PLC و حوزههای تأثیرگذاری آن
منسوخ شدن PLCها، صرف نظر از اندازه، مستقیماً بر همه شرکتهای تولیدی که از تولید خودکار استفاده میکنند، تأثیر میگذارد. وقتی تولیدکنندگان تجهیزات مانند Lenze به تدریج پشتیبانی فنی و تأمین قطعات برای مدلهای قدیمیتر را متوقف میکنند، شرکتها با عواقب آن روبرو میشوند. PLCها معمولاً پنج مرحله چرخه عمر متمایز را طی میکنند: عرضه محصول، رشد بازار، در دسترس بودن قطعات یدکی، خروج تدریجی از بازار و حذف کامل. با ارتقاء فناوری و تنظیمات استراتژی تولیدکننده، بازه زمانی کاربران برای تهیه قطعات یدکی ممکن است به شش ماه تا یک سال کاهش یابد، و پس از آن با معضل عدم توانایی کامل در تعمیر و نگهداری مواجه میشوند.
فشارهای دوگانه مالی و عملیاتی ناشی از منسوخ شدن
مستقیمترین چالشهای ناشی از منسوخ شدن PLC، هم مالی و هم عملیاتی هستند. هزینههای نگهداری سیستمهای قدیمی به سرعت افزایش مییابد و کمبود قطعات یدکی سازگار، قیمتها را افزایش میدهد. علاوه بر این، سیستمهای مبتنی بر معماری فناوری منسوخ، بیشتر مستعد خرابیهای ناگهانی هستند که منجر به خرابیهای برنامهریزی نشده، تعمیرات اضطراری و ضررهای تولیدی میشود که به شدت بر سودآوری کسبوکار تأثیر میگذارد. علاوه بر این، زبانهای برنامهنویسی و فناوریهای سختافزاری مورد استفاده PLCهای قدیمی کمتر شناخته میشوند و یافتن تکنسینهای مناسب را برای شرکتها دشوار میکنند. این امر شرکتها را مجبور میکند تا سرمایهگذاری بیشتری در آموزش کارکنان یا استخدام متخصصان خارجی پرهزینه انجام دهند که این امر بار عملیاتی را بیشتر افزایش میدهد.
یک راهکار چندوجهی و تکامل فناوری
برای پرداختن به این چالشها، تولیدکنندگان باید استراتژیای را اتخاذ کنند که ترکیبی از ارتقاء فناوری، تنظیمات زنجیره تأمین و برنامهریزی بلندمدت باشد. یک رویکرد مناسب، حرکت به سمت راهحلهای اتوماسیون مقیاسپذیرتر، مانند PLCهای یکپارچهای است که یک کنترلر را با یک پنل HMI (مانند آنچه توسط Unitronics ارائه میشود) ترکیب میکنند. این نوع تجهیزات، پیچیدگیهای سیمکشی خارجی و پیکربندی ارتباطات را از بین میبرد. با تکمیل طراحی منطقی و توسعه رابط کاربری بر روی یک پلتفرم نرمافزاری یکپارچه، دشواری نگهداری بلندمدت و ارتقاءهای آینده به طور قابل توجهی کاهش مییابد. برای سیستمهای قدیمی موجود، شرکتها میتوانند از پشتیبانی ارائهدهندگان خدمات حرفهای شخص ثالث استفاده کنند و کانالهای تدارکاتی متنوع را برای حفظ عملکرد تجهیزات اصلی اتخاذ کنند و در نتیجه برای مهاجرت سیستم زمان بخرند.
رویکرد مدیریت استراتژیک که بحرانها را به فرصت تبدیل میکند
کلید مقابله با هزینههای ناشی از منسوخ شدن PLCها، مقاومت در برابر ارتقاء فناوری نیست، بلکه کاهش تأثیر منفی آنها از طریق مدیریت سیستماتیک است. شرکتهای تولیدی باید به طور مداوم وضعیت چرخه عمر تجهیزات اتوماسیون موجود را پیگیری کنند، مکانیسمهای ارتباطی روان با تأمینکنندگان برقرار کنند تا اطلاعات برنامهریزی محصول را به دست آورند و برنامههای گذار را در اسرع وقت تدوین کنند. با سرمایهگذاری در سیستمهای کنترل یکپارچه نسل بعدی و ایجاد تیمهای فنی حرفهای داخلی، شرکتها میتوانند بحرانهای عملیاتی بالقوه را به تکرارهای برنامهریزیشده فناوری تبدیل کنند و در نهایت، در بحبوحه موج هوشمندسازی، کارایی و سودآوری مداوم تولید را تضمین کنند.